به قلم: حشمت اله سلطانی در محضر عمو یادگار شب گذشته در محضر عمویادگار تلمذ می کردم و الحق والا انصاف که حظ و افر و بهره ی کامل هم بردم. ایشان با همان لحن شیرین همیشگی اش می گفت: این که می گویند شنیده ها حاکی از آن است که … یعنی این که […]
به قلم: حشمت اله سلطانی
در محضر عمو یادگار
شب گذشته در محضر عمویادگار تلمذ می کردم و الحق والا انصاف که حظ و افر و بهره ی کامل هم بردم. ایشان با همان لحن شیرین همیشگی اش می گفت: این که می گویند شنیده ها حاکی از آن است که … یعنی این که هیچ کسی چیزی نشنیده، بلکه می خواهد بگوید آقا خودتان را به راه دیگری بزنید و اگر هم هیچی نشنیده اید، بگویید شنیده ایم و این یعنی القاء شبهه، یک دانش ورز فهیم از جانب عمو یادگار پرسید حالا که در آستانه انتخابات قرار داریم و بسیاری همین حرف های صد من یک غاز را تکرار می کنند، با این ها بایستی چگونه برخورد کنیم؛گفت این حرف ها نه تکراری هستند، نه بی ارزش و صد من یک غاز، من فقط می گویم اگر به شما گفتند شنیده ها حاکی از آن است که، بفهمید که کسی نه چیزی شنیده و نه حکایتی در بین است، بلکه ناشی از یک داستان طراحی شده است؛ مثلاً وقتی شایعه می کنند آقای فلانی و آقای بهمانی برای حوزه ی انتخابیه ی کرمانشاه، از قبل انتخاب شده اند و مابقی کاندید ها همه برای یک کرسی باقی مانده می جنگند، می خواهند بگویند تا نباشد چیز کی؛ مردم نگویند چیزها و بدین ترتیب همه چیز را بر عهده ی مردم بگذارند و اگر این حرف درست از آب در آمد، بگویند مردم آن ها را انتخاب کرده اند، همین ! این که دیگر این قدر فلسفه بافی لازم ندارد.
دیدگاهتان را بنویسید